امام خمینی(ره)، نمادی از اخلاق و شناخت دنیای جدید بود

همواره شروع یک حرکت و جنبش نیازمند جرقه ای و یا به پاخاستن شخصیتی است که مقبول جمعیتی بی شمار است.
حوزه مقاومت بسیج و اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل صندوق بازنشستگی کشوری در اطلاعیه ای مشترک سالروز ارتحال حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)، بنیان گذارکبیر انقلاب اسلامی ایران را به ملت شریف ایران، دوستداران و عاشقانش تسلیت گفتند. امید که همچنان در سایه لطف ایزدی و با پیروی از ولایت فقیه و رهبر معظم و هوشمندِ انقلاب اسلامی به حرکت نامیرایِ به یاد مانده از انقلاب اسلامی ادامه داده و سربلندی و آزادگی را با حضور در صحنه و میدان همیشگی نبرد حق علیه باطل ادامه دهیم.
در بخش دیگری از این اطلاعیه با اشاره به حرکت عظیم انقلاب اسلامی ایران که از روز پیدایش و تولد به تدریج به یک حرکت خودجوش و آگاهانه بدل شد، آمده است: می توان دریافت که دو عامل جرقه‏ ی جریان ساز و شخصیتِ مقبول حضرت امام (ره) نزد مردم سبب شد تا این رویداد بزرگ برای آزادی و استقلال ایران عزیز رقم زده شود. به گواه شاهدان داخلی و خارجی امام خمینی (ره)، روحانی آگاه و شجاعی بودکه شخصیت کاریزماتیک او، وی را به رهبری خردمند، اخلاق محور و مسلمان حقیقی بدل کرد تا حرکتی را رقم زندکه در طول تاریخ کشورمان کم نظیر و البته بی نظیر بود. سال های آغازین نهضت مردمی ایران با بی پرده گویی، آزاده خواهی و طرح مسائل و خواسته های به حق مردمی همراه بودکه سال ها چهره درد و رنج، فقر، استثمار خارجی و داخلی، تحقیر و دروغ را هر روز حس می کرد، اما گلویی برای فریاد نمی یافت. امام خمینی (ره )، درست زمانی تجلی یافت تا فریاد فروخفته مردم ایران را پاسخ دهد. ایستادگی او در برابر حکومتِ تا بنِ دندان مسلح و قدرتِ یکه تاز و خشنِ آن روزگار، جرقه جرأت و جسارتی در مردم برانگیخت که لرزه های آن از همان روز نهضت تا لایه های بالای حکومت ایران اوج گرفت. همان بودکه تبعید حضرت امام، تنها راه حل برون رفت از وضعیت موجود و توقف موج ایجاد شده بود. اما آیا می توان از موجی که حاصل یک تلنگر و بیداری ساده است، جلوگیری کرد؟ امام (ره) تلنگر و جرقه را در لحظه و مکانی درست زده بود و این موج کوچک به تدریج و آرام آرام بزرگ تر می شد. امام، خارج از ایران هم روند موج ایجاد شده را پیگیری می کرد و با استفاده از تجربه دینی و ترکیب آن با نیاز دنیای جدید و شناخت درست مخاطبانش، پیام های جدید و زمان بندی شده ای را برای کشوری که فرسنگ ها از او دور بود، می فرستاد. موج عظیم مردم ایران که با پیوستن قشرهای مختلف مردم، روحانیون، دانشگاهیان، بازاریان و کسبه، زن و مرد و پیر و جوان، اکنون سهمگین تر از هر زمان دیگری بود، چنان بر سر حکومت وقت آوار شد که هیچ کس را یارای مقابله با آن نبود. انقلاب ایران در سال ۵۷ و پس از سال ها ایستادگیِ آگاهانه در برابر ظلم و تحقیر و دروغ به پیروزی رسید و نقش امام (ره) در این حرکت، ماندگار تاریخ شد. اما او که همدم و همدل مردمی بود، رنج دیده و سخت کوش، در لحظه لحظه تاریخ ایرانِ پس از انقلاب در کنار مردمش ماند و باز هم ندای مردمی بود که او را امام و رهبر خویش انتخاب کرده بودند. چه آن گاهی که حرف از مبارزه با استثمار و استعمار غرب و شرق را مطرح کرد، چه آن زمانی که بر حضور همه مردم در جبهه های جنگ تحمیلی تاکید کرد و چه آن زمانی که حکومت ایران اسلامی را برخاسته از رأی مردم دانست همه و همه آنی بود که مردم ایران در دل داشتند و مردم به حق او را پیر و مراد و پدری دردمند خطاب می دانستند. همان هم شد که ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ خبری که همه را به خیابان ها کشاند. همهمه ای برپا شد. آن زمان قیامت را می شد به چشم دید و احساس کرد. زن و مرد و پیر و جوان و همه در کنار هم اشک بر پیکر رهبری می ریختند که سال ها، عضوی جدایی ناپذیر از خانه و کاشانه شان بود. پدری از میان آن ها رخت بربسته بود، که هر زمان دم بر آورد، ندای حق را جاری کرد و حال دعوت حق را لبیک گفته و سینه درمندش در خاکی سرد آرام می گرفت. امام خمینی (ره)، در چنین روزهایی به آرزوی دیرینه اش رسید و آرام گرفت ، از آن رو که میهن و مردمش آرام گرفته بودند. کوله بار سنگینش را زمین نهاد و با قلبی آسوده دیارش را ترک گفت.