انتشار کتاب تازه ای در حوزه صندوق های بازنشستگی
«صندوق های بازنشستگی ایران در گذر زمان» عنوان کتاب تازه ای است که در ۵۱۲ صفحه به سفارش و حمایت موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا وابسته به صندوق بازنشستگی کشوری منتشر و روانه بازار کتاب شده است.
به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل صندوق بازنشستگی کشوری، کتاب «صندوق های بازنشستگی ایران در گذر زمان؛ با تاکید بر سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی کشوری»، نتیجه یک طرح مطالعاتی گسترده در حوزه اقتصاد سیاسی و صندوق های بازنشستگی به سفارس موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا است که به سرپرستی بهروز هادی زنوز از اقتصاددانان برجسته کشور و عضو سابق هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و با همکاری افشین برمکی و مرضیه احمدی تهیه شده و اسماعیل گرجی پور نیز به عنوان ناظر علمی این طرح نقش آفرینی کرده است.
این کتاب امسال، در ۵۱۲ صفحه و ۵ فصل در قطع وزیری به قمیت ۴۴ هزار تومان توسط نشر طرح نقد به چاپ رسیده است.
اسماعیل گرجی پور در پیشگفتار کتاب آورده است: «آنچه مسلم است شکلگیری، تحول، کارکردها و تداوم حیات صندوقهای بازنشستگی در بستر اقتصاد سیاسی رخ میدهد. پوشیده نیست که محدودیتهای سیاسی تا چه اندازه مهم هستند و چطور میتوانند ما را از تصمیمهای بهینه اقتصادی – اجتماعی منحرف کنند. یکی از کارکردهای اساسی سیستمهای بازنشستگی افزایش همبستگی اجتماعی است و اصطلاحاً گفته میشود ارائه خدمات تأمین اجتماعی دولت ساز است. لذا نباید صرفاً موضوع مدیریت صندوقهای بازنشستگی را به امور کمی تقلیل داد. به عبارت دیگر اصلاحات در این صندوقها صرفاً اقتصادی نیست. چرا که موضوع صندوقهای بازنشستگی و اصلاح آنها موضوعی است که بخش بزرگی از جمعیت کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. وضعیت این صندوقها روی زندگی قشر سالمند جامعه به صورت مستقیم و افراد در سن کار به صورت غیرمستقیم و با گذشت زمان تاثیرگذار خواهد بود.
براین اساس هر گونه تغییر و اصلاح در پارامترها و مولفههای اثر گذار بر بانشستگی، تأثیرات متفاوتی بر ذینفعان میگذارد و با برندهها و بازندههایی مواجه خواهیم بود، از اینرو موضوع اصلاحات در صندوقهای بازنشستگی، انتخابی عمومی است و کاهش بازندهها و افزایش برندهها یک مبحث اقتصادی در بستر انتخاب سیاسی است. بهمین جهت علاوه بر کنکاش دقیق مدل درونی یک نظام بازنشستگی، بایستی عوامل محیطی تأثیرگذار بر این نظام را به دقت و در یک بستر تاریخی و زمانی، مورد مداقه قرار داد تا فهم بیشتری از کارکردها و تحولات آن به دست آورد تا در نهایت بتوان تصویر روشنتری از ادامه حیات آن ترسیم کرد.
چرایی و منطق حضور دولت در مسایل بازنشستگی در بحثهای مربوط به اصلاحات بازنشستگی نقش محوری دارد. سیاستگذاران، متخصصین و جامعه مدنی قبل از تصمیم درباره گزینههای اصلاحات، باید تصویر روشنی از اهداف اجتماعی که از طریق نظامهای “بازنشستگی عمومی” دنبال میکنند، ارائه دهند.هرچند روشن است هدف برنامه اصلاحات بازنشستگی بایستی اعتلای اهداف اجتماعی و در همان حال، به حداقل رساندن کاهش اختلالات اقتصاد خرد و کلان ،لیکن راهبردهای متعدد بازنشستگی وجود دارند که هر کدام در پی دستیابی به اهداف معین اجتماعی میباشند.
نظامهای بازنشستگی در اغلب کشورها با نواقص اساسی روبهرو بوده است. بسیاری از کشورها در قرن بیستم سیستمهای بازنشستگی PAYG را انتخاب کرده بودند. زیرا این سیستمها در آغاز منابع و جریان ورودی خوبی دارند، در حالیکه هزینه چندانی ندارند. اما با گذشت زمان و اضافه شدن به جمعیت افراد بازنشسته، عملکرد آنها افت میکند. به این ترتیب، طی سی سال گذشته، به ویژه بعد از بحران سال ۲۰۰۸، بسیاری از کشورها به سمت اصلاح اساسی صندوقهای بازنشستگی حرکت کردهاند. با این همه، اغلب ابعاد مالی صندوقهای بازنشستگی مورد بررسی قرار میگیرند و منظور از ابعاد مالی، پایداری مالی صندوق و توانایی پرداخت تعهدات در بلندمدت است. این در حالی است که صندوقهای بازنشستگی دارای ابعاد اجتماعی و اقتصاد خرد یعنی میزان پوشش، کفایت مستمری پرداخت شده، رعایت عدالت و در نهایت تنظیم انگیزههای اقتصادی افراد نیز هستند.
در حال حاضر، ۱۸ صندوق بازنشستگی در کشور فعالیت میکنند. صندوق تامین اجتماعی برای کارگران و شاغلین بخش خصوصی، صندوق بازنشستگی کشوری برای مستخدمین دولت، صندوق بازنشستگی لشگری برای نیروهای مسلح، صندوق کشاورزان، روستاییان و عشایر برای جمعیت روستایی کشور و ۱۴ صندوق دیگر نیز برای پوشش شاغلین حوزههای دیگر وجود دارند. حدود ۹۰ درصد جمعیت بیمهشدگان کشور در دو صندوق بازنشستگی کشوری و تامین اجتماعی قرار دارند.
مطالعه حاضر که به همت استاد ارجمند جناب آقای دکتر بهروز هادی زنوز و با حمایت موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا (نهاد پژوهشی وابسته به صندوق بازنشستگی کشوری) انجام شده است؛ برای نخستین بار توانسته است با رویکرد تحلیل اقتصاد سیاسی در بستر تاریخی، به ابعاد مختلف و اثرگذار بر حیات عملکردی دو صندوق عمده کشور بپردازد. امید است مجموعه حاضر ضمن افزایش غنای مطالعات موجود، بتواند برای تصمیمگیران و بازیگران این حوزه دریچه تازهای برای گفتگو پیرامون حل مسایل و چالشهای نظام بازنشستگی کشور فراهم آورد.»