تحقیقات دانشگاه استنفورد نشان داد:

مزایای مفید تعامل جوانان و سالمندان

انجام فعالیت‌ها و برنامه‌های گروهی داوطلبانه، یکی از راه‌های جمع کردن افراد مسن و جوان گرد یکدیگر است. در این میان، نکته اصلی تغییر هنجارهای اجتماعی در ساختن روابط بین نسلهاست که نباید از آن غافل ماند.

به گزارش اداره کل روابط عمومی وامور بین الملل صندوق بازنشستگی کشوری، به نقل از سایت شادمان، براساس گزارش جدید دانشگاه استنفورد، وقتی مسن‌ترها به بهتر زندگی کردن جوانان کمک می‌کنند، علاه بر اینکه احساس هدفمندی و مفید بودن به آنها دست می‌دهد، برای هر دو طرف منافع دیگری هم دارد.

به گفته محققان دانشگاه استنفورد، برقراری این نوع روابط در هر جامعه ضرروی است، چراکه از یک طرف این اطمینان برای کودکان و نوجوانان به‌وجود می‌ آید که از نوعی توجه و راهنمایی که ممکن است از آن بی‌ بهره باشند، برخوردارند. از طرف دیگر، برقراری این روابط، فرصتی برای آشنایی مسن‌ ترها با فن‌آوری‌ها و تکنولوژی‌های جدید و هیجان دیدن جهان از دیدگاه جوانتر را برای آنها فراهم می کند.

«لورا کارستنسن» استاد روانشناسی و مدیر مرکز «کمک به افزایش طول عمر» دانشگاه استنفورد که مسئولیت اصلی تهیه این گزارش را بر عهده دارد، در این رابطه می گوید: برخلاف تصورات رایج که معتقد است منابعی که برای بهتر زندگی کردن مسن‌ تر‌ها صرف می شوند را می‌ توان در زمینه تامین نیازها و بهبود وضعیت جوانان هزینه کرد؛ رسیدگی به وضعیت مسن ترها، سرمایه‌گذاری و تامین همان منابعی است که جوانتر‌ها برای رشد و بالندگی به آن نیاز دارند.

تحقیقات پیشین کارستنسن نشان داده است که با افزایش سن، مغز افراد در موضوعات مختلف به‌خصوص در حل مسائل پیچیده و چالش‌ های زندگی احساسی و عاطفی، عملکرد بهتری دارد. بنابراین، ضرر بزرگی به جامعه وارد می‌شود اگر خود را از این منبع عظیم تجربه بی‌نصیب بدانیم و از مشاوره‌های آنان برای نوجوانان و جوانان بهره‌مند نشویم.

به گفته او، جمعیت سالخورده «ویژگی‌های مشخصی برای تأمین نیازهای جوانان دارند». این افراد، تا حد زیادی برای رفع نیازهای جوانترها، مناسب هستند چراکه «آنها از فعالیت و تعامل معنادار و سازنده استقبال می‌ کنند. آنها در زندگی خود، هم به دنبال شناسایی نیازها و هم تعیین هدف، برای رفع آن هستند.»

این گزارش می افزاید: در مقابل، مسن تر‌ها نیز رضایت عاطفی مطلوبی از طریق برقراری رابطه با جوانترها به‌دست می‌آورند. یکی از راه‌های برقراری این نوع روابط، تدارک برنامه‌های داوطلبانه است، چراکه این برنامه هم موجب بهبود سلامتی جسمی و هم عملکرد شناختی سالمندان می‌شود و به لحاظ اجتماعی نیز، تعاملات مثبت و سازنده‌ای به همراه دارد.

یافته‌های کارستنسن همچنین نشان می دهد «متمرکز کردن تلاش های داوطلبانه با مشارکت افراد مسن، شانس موفقیت جوانان را در زندگی بهبود می بخشد.» این مزایای متقابل، قانع‌کننده‌ترین دلیل برای تدارک برنامه‌هایی است که منجر به برقراری ارتباط و اتصال جوانان و مسن‌ترها به یکدیگر می شود.

نکته پنهان در این موضوع این است که «چگونه روابط بین نسلی می‌توانند آینده ما را متحول کنند؟»

این گزارش، شکاف رو به گسترش اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی در بین جوانان در ایالات متحده آمریکا را نشان می‌دهد و از نیازهای دختران و پسران جوان (به‌عنوان جزئی از اقشار در معرض آسیب) به‌عنوان یکی از موضوعات مهم جامعه پرده برداشته و راه حل برآورده کردن آن را نیز ارائه می دهد.

بخش عمده ای از جوانانی که دچار مشکلات اقتصادی هستند، به منابع مورد نیاز آموزشی و پرورشی مناسب برای رسیدن به موفقیت دسترسی ندارند؛ موضوعی که باعث عمیق تر شدن شکاف بین زندگی جوانان برخوردار و افراد کمتر برخوردار می شود.

در حالیکه به مشارکت طلبیدن افراد مسن در نقش تعلیمی، می‌تواند این خلاء را پر کند. در حال حاضر، برخی جوامع در مقاطع مختلف تحصیلی این فرصت را برای کودکان و نوجوانان فراهم می کنند تا در کنار افراد مسن، رشد نمایند. بیشتر افراد نسل جوان این جوامع، در خانواده هایی رشد می‌کنند که چهار یا پنج نسل در کنار هم هستند و از تجربیات نسل‌های بالاتر خود بهره‌مند می‌ شوند.

علاوه بر این، جوانان برای کسب موفقیت در زندگی به مهارت‎های عاطفی نیاز دارند. نگرش‌ها، رفتارها و استراتژی‌های رفتاری است که کمک می کند یک فرد بالغ در موضوعات پیچیده زندگی درست عمل کند. این مهارت‌ها را افراد مسن به دلیل تجربیات متعددی که در طول زندگی کسب کرده‌اند، می توانند به جوان تر‌ها آموزش دهند.

این مهارت‌ها شامل داشتن تفکر انتقادی، توانایی حل مساله و تعاملات اجتماعی است که بر روابط اجتماعی و احساس هدفمندی فرد اثر می‌گذارد. اینها نکات کلیدی هستند که لازمه موفقیت در طول دوره آموزشی و همچنین کسب و کار است و فرد را قادر می‌سازد تا به طرز معناداری در جامعه سهیم باشد.

اگرچه نمی‌توان نقش والدین را در آموزش و پرورش نادیده گرفت، اما تحقیقات نشان می‌دهد کودکانی که علاوه بر والدین خود، دارای یک مربی بزرگسال تر هستند، از شرایط مطلوب تری برای رشد و بالندگی برخوردارند.

به گفته کارستنسن، ارتباط بین سن، خرد، تجربیات زندگی و ثبات عاطفی به خوبی اثبات شده است؛ قابلیت‌هایی که می تواند از طریق افراد مسن به جوان ترها منتقل شود.

کارستنسن و همکارانش خواستار راه‌اندازی جنبشی هستند که «تعامل بین نسلی» بین جوانان و مسن‌تر‌ها را ترغیب می کند. آنان به کارآمدی و ضرورت این جنبش، اذعان کرده‌اند؛ زیرا معتقدند نیاز به تغییر در نحوه نگاه مردم و جامعه به تعامل و روابط نسل جدید و قدیم، اجتناب‌ناپذیر است.

در شرایط موجود، افراد مسن در مقایسه با جوانترها، در انجام فعالیت‌های داوطلبانه مشارکت کمتری دارند، اما ایجاد یک هنجار اجتماعی می تواند مشوق حضور آنها در این نوع فعالیت‌ها باشد چراکه دغدغه ایجاد و هدایت نسل بعدی، مستلزم تغییر نهادی و فرهنگی است.