معرفی کتاب

تعارض با وضع موجود به مبارزه برخاسته و از اینرو آفرینش نظریات جدید را قوت میبخشد؛ شکست در حل مؤثر تعارض است که ویرانگر میباشد و نه صرف وجود تعارض و اختلاف تعارض زمانی سازنده است که وسیله ای فراهم سازد تا بتوانیم مسائل را بازگو کنیم و تنش را از بین ببریم. برعکس تصور منفی که در زمینه تعارض وجود دارد تعارض ضرورتا امری منفی نیست، بلکه حدی | از آن میتواند موجب بالا بردن سطح عملکرد شود اختلاف نظر یا ،تعارض مسئله یا مشکلی است که باید حل شود و راه حلی میخواهد که طرفین به اهدافشان برسند. حل تعارض روشی برای بهبود روابط و کاهش تنش بین فردی است به این ترتیب روابط بین دو طرف حفظ میگردد آنچه در زمینه تعارض اهمیت دارد، نحوه رویارویی و مواجهه با آن است. علاوه بر این در حل تعارض ابتدا باید به تجزیه و تحلیل آن پرداخت سپس میانجیگری و داوری و مانند آن برای حل تعارض استفاده کرد.
از فنون مختلف که در این زمینه وجود دارد از قبیل مذاکره در جستجوی راهنمایی بودیم که نه تنها در حل تعارض به افراد و خانواده ها کمک کند بلکه چگونگی گفتگو و نحوه برخورد با افراد مختلف را بیش از پیش آموزش دهد و این دیدگاه ما را به ترجمه این کتاب ترغیب کرد. متن اصلی این کتاب نسبتا ساده و قابل درک عموم افراد بود از این رو در حد توان سعی کردیم بدون کاستی و با همان سبک متن را ترجمه کنیم و در اختیار خوانندگان ،عزیز مراجعین خانواده ها و افرادی که در جستجوی حل تعارض هستند قرار دهیم. به امید آن که مطالعه این کتاب مسیر صلح و سازش و رفع تعارض را هموارتر کند.

فصل اول نردبان فرضیات

فصل دوم خود آگاهی

فصل سوم گوش کردن

فصل چهارم توضیح فرضیات

فصل پنجم عذرخواهی و توافق

فصل ششم خودتان به تنهایی اقدام کنید

فصل هفتم حرکت به جلو

فصل هشتم وساطت

فصل نهم خلاصه

مطالعه این کتاب به چه کسانی پیشنهاد می شود؟

کتاب تعارض هدیه ای غیر منتظره پر از حکایت و مواردی از تجربه های کاری ما با مراجعه کنندگان دانش آموزان و شرکت کنندگان کارگاه و همچنین زندگی خودمان است برای اطمینان موارد هویتی را هم تغییر داده ایم.
اعتقاد راسخ داریم که مجموعه فعالیتهای طراحی شده به قصد افزایش مهارت حل تعارض یکی از راههایی است که میتوان تلنگری به همۀ افراد دنیا زد. باید ارتباطی نیرومند برای حل مشکلات رو به رشدی که علت آنها عدم موفقیت در ارتباط میان فردی است ایجاد کنیم هنگامی که انسانها این نوع ارتباط را بیاموزند ابهام اندک و خشونت کمتری اتفاق میافتد و شیوع جنگ نیز کاهش می یابد.

بخشی از کتاب

مدیر یک شرکت، غیر دولتی هر روز از شکایتهای یکی از کارکنانش درمانده تر میشد او دریافته بود که آن کارمند خانم در انجام کار گروهی ناتوان است؛ کارش را سریع انجام نمیداد و مدیر اطمینان داشت که او فقط برای دریافت چک حقوقی خود سر کار حاضر میشود و هیچ گونه حس تعهدی نسبت به شرکت ندارد.

مدیر شرکت (داستان او با جزییات بررسی خواهد شد )در کارگاهی که برگزار کردیم حاضر شد و با او صحبت کردیم وقتی به او کمک کردیم تا علت خستگی و ناامیدی خود را بیان کند متوجه شد فرضیاتی که درباره کارمندش دارد، درست نیست و این فرضیات شرکت را در خطر از هم گسیختگی قرار می دهد.

روزانه بیشتر ما حس درماندگی را اغلب به صورت ناکامی تجربه میکنیم موضوعات بین فردی که با آنها مواجه میشویم گاهی تصمیم گیری کوچکی است. مثلاً در این مورد که کدام یک از اعضای خانواده در صندلی کنار راننده بنشیند و گاهی موضوع به این پیچیدگی است که چگونه ارتباط کاری خود را با همکار سابق خود که اکنون مدیر او هستید حفظ کنید. گاهی موضوع میتواند مانند خواهان بودن زوجی برای داشتن فرزند یا آرزوی بی فرزندی برای دیگری زندگی را دگرگون کند و گاهی موضوع کم اهمیت است، مانند این که فردی در گروه نگران است که چرا هم گروهی اش کار خود را به درستی انجام نمی دهد.

حتی معمولی ترین چالش بین فردی میتواند موجب ناتوانی فرد در انتخاب گام بعدی شود با این وجود چه کاری میتوان انجام داد هنگامی که برای پیروز شدن فرد در یک مشاجره بدون «شکست» طرف دیگر، راه مشخصی نیست؟ کلید حل تعارضهای بین فردی، درک چگونگی عملکرد ذهن انسان است. انسانها تمایل دارند درباره علت تعارضی که درگیر شده اند طبق فرضیات خود قضاوتهای منفی داشته باشند؛ بنابراین فردی که دچار کشمکش شده است دیگری را به دلیل ایجاد تعارض سرزنش میکند یا میکوشد که موارد را به هم ربط دهد که همیشه هم به کلیتی صحیح منجر نمی شود شاید این کار مدتی نگرانی فرد را کاهش دهد، اما در نهایت این درگیری با رضایت دو طرف رفع نمیشود.

برای این که پس از بروز اختلاف توافقی درست حاصل شود، به جای این که هدایت تفکر شرطی خود را باور کنید از آنچه شما و طرف مقابل را به کشمکش وادار کرده است بیشتر آگاه شوید.