مثنوی در مثنوی

مثنوی در مثنوی
این کتاب شعر در دو قسمت شعرآیینی ائمه اطهار و شعرانتقادی-اجتماعی در قالب مثنوی سروده شده است.
 

  • سراینده: مرتضی ملکشاهی
  • قطع کتاب: وزیری
  • تعداد صفحات:۲۳۴صفحه
  • شابک:۲۸ – ۷۰۹۱ – ۶۲۲ – ۹۷۸
  • ناشر: اردیبهشت جانان
  • زبان کتاب: فارسی
  • سال چاپ: اول ۱۴۰۰
  • ارتباط با نویسنده:mortezamalakshahi@gmail.com

     

    بخشی از کتاب 
           
    جبر و اختیار 
    بحث جبر و اختیار را ای جوان/در دو قصه مولوی کرده بیان
    پاسبان و دزد و گیر افتادنش /باغبان و دزد و بالا رفتنش
    پاسیان و باغبان با اختیار/دزدک نادان را جبری شمار
      کار نیک و کار خوب با اختیار /چون ندارد اختیار جبری شمار
     بحث با جبری ندارد فایده/  عذر جبری نیست مقبول همه
      از تو خواهی سر این دو قصه را /رو بخوان تو هر حکایت را جدا 
    جبر: نام گروهی که معتقدند اعمال آنها تماماً به اراده ی خداوند صورت می گیرد و بنده هیچ اختیاری از خود ندارد .
    اختیار: نام مسلکی که طرفداران آنها اعتقاد دارند خداوند به انسان آزادی و قدرت داده و اختیار را به او واگذار کرده است و هر کسی در اعمال خود قادر و مختار میباشد.
    ضد جبر که میگویند مشیت خداوند در کردار و رفتار آنها مؤثر است و انسان اختیاری از خود ندارد و هر کاری میکند به اراده ی خداوند است. 

     

    تمثیل غریبی که به دنبال خانه میگشت 

    مرد غریبی که برای سکونت خود به دنبال خانه ای خانه ای می گشت، یکی از دوستانش او را به خانه ی خرابی برد و گفت این اطاق اگر سقفی میداشت ممکن بود در همسایگی من خانه داشته باشی و اگر اطاق دیگری میداشت زن و فرزند تو نیز میتوانست در آن زندگی کنند. مرد غریب گفت درست است شما راست میگویید زندگی در مجاورت یاران خوش است ولی چه باید کرد که در اگر نمیتوان زندگی کرد. 

    گفت آری پهلوی یاران خوشست/ لیک ای جان در اگر نتوان نشست

    حضرت مولانا در بیان این تمثیل میفرماید از اگر و مگر و خیال باطل به دور باشید 

     

    کسی که مادر خود را کشت 

    مردی در حالت خشم و ناراحتی با مشت و شمشیر مادر خود را میکُشد مردمان که این حالت او را میبینند به او میگویند ای بدذات مگر حق مادری را فراموش کرده ای؟ او چه کرده بود که اینگونه او را کشتی؟ آن شخص جواب میدهد که مادر من کار تنگ آوری را کرده بود او را کشتم که آن ننگ را پاک کنم به او گفتند میتوانستی طرف مقابل را بکشی نه مادرت را او میگوید :

    در این صورت من باید هر روز یک نفر را میکشتم او را کشتم تا از خونریزی دیگران جلوگیری کنم.

    نفس توست آن مادر بد خاصیت/ که فساد اوست در هر ناحیت 

    هدف حضرت مولانا در این قصه دردناک در باب مادرکشی نیست بلکه هدف نفس اماره  است تا زمانی که نفس اماره در وجود انسان باشد رهایی از گناه غیر ممکن است.

       درباره بازنشسته اهل قلم

    مرتضی ملکشاهی

    متولد ۲۷ مرداد ۱۳۴۳(لرستان)

    بازنشسته سازمان آموزش و پرورش

    تخلص شعری “اسیر کُرد”

    محقق و پژوهشگر آثار حضرت مولانا جلال‌الدین (مولای روم)

     

    کتابهای منتشر شده
    کتاب مثنوی در مثنوی: برگرفته از اثر عرفانی مثنوی حضرت مولانا 
    کتاب تلنگر: مجموعه اشعار آیینی، اجتماعی و انتقادی 
    تحقیقی راجع به آیات و احادیث و ابیات منتخب مثنوی حضرت مولانـا .
    کتاب جبهه و جنگ (از حاج عمـران تـا فـاو): کـه تلاشـی از رزمنـدگان و دلاورمردان این سرزمین در عملیات های مختلف دفاع مقدس

    دوست عزیز! کتاب_باز فروشگاه نیست و هدف آن معرفی بازنشستگان اهل قلم و کتابهای ایشان است.صندوق بازنشستگی کشوری در زمینه خرید و فروش کتاب هیچگونه  فعالیتی ندارد.

          دانلود

    فایل راهنمای ارسال آثار

    سه شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳
    10:12
    منبع: روابط‌عمومی صندوق بازنشستگی کشوری
    تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
    نظر خود را وارد کنید