واژه و تاریخ پیدایش جهانی شدن:واژه ی ( GLOBALIZATION ) را گاهی به جهانی شان و زمانی به جهانی سازی ترجمه میکنند . با نگرشی سطحی ممکن است این در اصطلاح مترادف به نظر ،آیند، اما این دو ترجمه به لحاظ بار معنایی و واقعیت کاربردی و ابزاری که منعکس می کنند با هم تفاوت دارد . در برگردان اول یعنی ، جهانی شدن القای نوعی اراده و اختیار مورد نظر است و می خواهد این پیام را به خواننده منتقل کند که جهانی شدن ، واقعیتی است ملموس و ضرورتی است گریز ناپذیر که هر جامعه اگر خواهان رفاه شهروندانش باشد، چاره ای ندارد جز این که خود را با این جریان نیرومند، ضروری و مفید به حال کشورها و به حال جامعه ی بشری سازگار کند و با طیب خاطر واراده ی آزاد به مقتضیات آن گردن نهد.
در برگردان دوم ؛ یعنی ، جهانی سازی ، سـعـی بـر ایـن اسـت کـه بـه واقعیت دیگری اشاره شود و آن این که جهانی سازی طرحی است که توسط:
کشورهای ثروتمند و قدرتمند دنیا و در رأس آنها آمریکا، تدوین شده و منظور از آن ادامه ی سلطه اقتصادی، سیاسی و نظامی بر دیگر کشورهای عالم است . آمریکا از مدتها قبل از فروپاشی شوروی، سودای رهبری دنیا و دست یابی بیشتر به منابع کشورهای دیگر به ویژه کشورهای جهان سوم را در
سر داشته است. در مورد این که روند جهانی شدن از چه تاریخی آغاز شده ، اختلافنظر بسیاری وجود دارد. آقای دکتر محمد حسین رفیعی شروع آن را به سال قبل و دورانی نسبت میدهد که فراعنه مصر و اسکندر مقدونی ادعای جهانی کردن حکومت خود را داشتند اما -شروع جهانی شدن – لااقل به این معنای مُدرن را به سال ۱۹۷۰ نسبت می دهیم که آقای دکتر کلاوس شواب عده ای از مدیران اجرایی رده بالای اروپایی را در دهکده ای در سوئیس به یک ضیافت غیر رسمی دعوت کرد. در این جلسه دکتر شواب برای مدیران طراز اول اروپا از گسترش صنعت و تجارت در سطح جهان صحبت کرد و افقهای جدیدی در بازار یابی را به آنان نشان داد .جهانی شدن از دیدگاه مغرب زمین:در چرخه ی جهانی سازی یا جهانی شدن میبایست همه کس و همه چیز در حوزه ی قدرت و بنگاههای بزرگ تجاری و اقتصادی دنیا تعریف و تبیین شود ، به قول موسولینی : « دنیا ، دنیای آهن است؛ یعنی ، هر کس آهن ( قدرت ) دارد نان دارد و شرح مجمل این عبارت این می شود که هر کس آهن ( قدرت ) ندارد نان ندارد. انسان یا باید بکوشد تا به آهن برسد یا باید چون برده ای بی خاصیت در چنگال برده دار و صاحب قدرت قرار گیرد و بدتر از آن ، سخن نیچه و هیتلر آلمانی است که معتقدند ضعیف را باید از روی کره ی خاکی محو نمود . فرد ضعیف و ناتوان به دلیل وجود قانون تنازع بقا باید در ید قدرت دیگران هضم گردد.
فهرست کتاب:
تاریخ علم
— بازتاب زندگی ماشینی
— واژه و تاریخ پیدایش جهانی شدن
جهانی شدن از دیدگاه مغرب زمین
جهانی سازی آمریکانیزه
— پیامدهای منفی آمریکایی شدن ( آمریکانیزه ) تبیین فرهنگ دینی و اخلاق در عصر جهانی شدن
— رسالت جهانی اسلام
–سرنوشت دین و تاریخ
— قیام مصلح جهانی
روش و انقلابات سه گانه حکومت حضرت مهدی
— ولی فقیه در عصر غیبت
–ضرورت فعلی تعاملات دینی در عصر جهانی شدن
–نقش ایرانیان در عرصه ی جهانی
گفت و گوی تمدن ها
راه مسالمت آمیز کدام است؟
— نتیجه گیری